نیمه شعبان

ساخت وبلاگ

خواستِ خدا بود ... همه ی فکر و ذکرش رسیدن به جشنِ امشب بود که به لطفِ خدا رسید ... عصری ، با دقت و وسواس وَ نظر گرفتن از من لباساش رو انتخاب کرد و خیلی آراسته و خوش عطر راهیِ مسجد شد ... منم کارام رو انجام دادم و با مامان جان هماهنگ شدم و حاضر ، و چهارتایی رفتیم به سمتِ جشنِ تولدِ اماممون ... چه جمعیتی و چه شور و حالی ... داخلِ قسمتِ خانوم ها شدیم و کفش ها رو توی کیسه گذاشتیم و نشستیم ... همه جای سالن رو از نظر گذروندم و دنبالِ مرد گشتم ... دور و برِ مسئولای اصلیِ مراسم نبود ... سمتِ بچه های پخش و صدا هم نبود ... گوشه کنار وَ روی سِن و بینِ جمعیتِ نشسته و سرپاها هم نبود ... همینطور که چشم میچرخوندم و همه جا رو با دیدِ همسرانه تری زیرِ نظر میگرفتم بالاخره دیدمش ... جلوی در بود ، تو قسمتِ تحویل کفش ها ... پشتش به همه بود و متوجه نمیشد دلِ خانومش داره از دیدنش پر پر میزنه ... با خوشرویی به همه سلام و خوش آمد میگفت ... کیسه های پلاستیک رو دستشون میداد و کفش های اینور و اونور پخش شده رو جفت و جور میکرد ... عزیزترینِ من ...

جشن با همه ی شادی و نشاطِ خودش شروع شده بود ... با اون همه دست تکون دادن و بالا و پایین شدن موفق نشدم که توجهش رو جلب کنم ... که بفهمه کجا نشستم ... نهایت بهش زنگ زدم و خودمو نشونش دادم ... اونم با یه نگاهِ محجوبانه برام دست تکون داد و دوباره مشغولِ کارش شد ... دیگه نگاه های گاه و بیگاهش رو حس میکردم ... میونِ اون همه دست و سوت و هلهله ، میدیدم که با لبخند قشنگی بهم زل زده و تا نگاهش میکنم ، چشماش رو ازم میدزده ... وقتی مامان اینا رفتند و من تنها شدم ، تند تند بهم زنگ میزد و حالم رو می پرسید ، از راحت بودنِ جام و گرمی و خنکیِ هوا سوال میکرد و اینکه چیزی لازم دارم یا نه ... وَ بالاخره ازم خواست جام رو عوض کنم که هم بهش نزدیکتر بشم و هم خنک تر ... مهربون ترینِ من ...

گروهِ تواشیح و اجرای بی نظیرشون ... مرد همه ی حواسش به مهمونایی که وارد میشدند بود ... بهترین فرصت بود که هرچقدر میخوام نگاهش کنم ... ازش عکس میگرفتم و توی دلم قربون صدقه اش میرفتم ... دلم خواست مثلِ همه ی این موقع ها برم و براش حرفای قشنگ بنویسم که بعدا بخونه و حسابی کیف کنه ... واسه همینم تلگرام رو بازم کردم و اون پیامِ دلبرش رو دیدم :

عزیزم هشت ماهگیمون مبارک ...

+ توووو بهترین من می مونی :)

خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 14 خرداد 1396 ساعت: 15:26