خواب آب ارغوان

ساخت وبلاگ

یه چند وقتیه یه احساس عجیبی دارم ... یه چیزی بینِ تشنگی ، خستگی ، افسردگی و تمایل به انجام کاری که نمیدونم چیه ... دوسش ندارم این حال رو ... مضطربم میکنه ... امیدوارم خیر باشه.

خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 4 تاريخ : سه شنبه 11 بهمن 1401 ساعت: 0:54

خیلیییییی زیاد خواب دارم

وَ خیلییییییییی بیشتر از اون دلتنگِشم ... 

+ مراقب خودت باش رفیقم ... قلبم ... عمرم ... عزیزِ دلِ << (بغل لازم) ِ من :( 

خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 65 تاريخ : چهارشنبه 27 تير 1397 ساعت: 14:58

روزِ قشنگ یعنی امروز که باهم قرار بذاریم و توی یکی از شلوغ ترین خیابونای شهر همدیگه رو ببینیم ... من از سرکار بیام و مرد هم از خونه ... توی پیاده رو ، خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 30 بهمن 1396 ساعت: 16:14

چند ساعتی بود سرکار بودم ... سرم خیلی خیلی شلوغ بود ... مشغولِ ثبتِ یه نامه ای بودم که متوجه شدم از موقعی که اومدم حواسم به گوشیم نبوده ... کیفم رو برداشتم و نگاهی به گوشیم کردم ... بعلــــه ... پیام و تماسِ بی جواب از مرد ... بی قرار پیامِ اولش رو باز کردم :zeha خانم دستت درد نکنه چقدر خونه دلچسب و آرامش بخشه :)تمومِ دلم لبخندی شد ... امروز زودتر از همیشه اومده بودم سرکار و واسه همین مرد رو ندیدم ... قبل ازین که بیام سعی کردم تا اونجایی که وقت دارم و میشه خونه رو مرتب و تمیز کنم ... ظرفا رو شستم ، گردگیری کردم ، کلِ خونه رو جارو زدم ، سرویس رو شستم و بعدشم اوووون همه لباس شسته شده رو تا کردم ... کمدِ خودم و مرد رو هم ریختم بیرون و دوباره چیدم و البته ورزشم رو کردم و بعدشم یه موز خوردم ! همه جا مثلِ دسته ی گل شده بود ... آروم و تمیز ... خوب میدونستم وقتی مرد میاد خونه و میبینه توی خونه همه چی منظم و سرِ جاشِ چقدر خوشش میاد و حالش خوب میشه ... زودی حاضر شدم و وسایلم رو برداشتم ... لحظه ی آخر هم اسفند دود کردم و با خیالِ راحت رفتم سمتِ محلِ کارم ... و حالا نتیجه ی کارام رو میدیدم و چقدررر راضی شدم از خودم ...پیامِ بعدی هم که جیگر عاشقتم بود رو هم خوندم و لبخندِ بزرگتری روی صورتم نشست ... زودی شماره َش رو گرفتم و اون صدای قشنگِ پر انرژیش که همه ی خستگیم رو یکباره به در کرد ...حدودا یک خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 64 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 11:47

+ تبریک به نویسنده ی محبوبم
و تبریک به خودم با این نویسنده ی محبوبم
و تبریک به همه ی دوستدارانِ این نویسنده ی محبوب !

+ رو نمایی از جدید ترین اثرِ رضا امیر خانی با عنوانِ "رهش" با استقبالِ بــــــی نظیر !

+ خیلی خوشحالم واقعا ...

خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 25 بهمن 1396 ساعت: 11:47

عادت کردم ... به همین خنده ی زیبات ... عادت کردم ... ای جان ... ای جان عادت کردم ... به آروم بودنِ چشمات ... عادت کردم ... ای جان ... ای جان دارم این آهنگه رو گوش میدم مرد ... انقدر بهم حسِ خوبی میده که دلم میخواد به خاطرش از تهِ دلم گریه کنم ... یادِ دورانِ دانشگاهم و دلتنگیم و این آهنگ و رقصیدنم که فیلمش رو واست میفرستادم افتادم ... الانم مثلِ همون موقع دلتنگتم و همونقدرررر دوستت دارم ... پُرم از حسِ خوشبختی ... با تو آسون میشه سختی با تو آروم میشه قلبم ... چه خوبه همدمم هستی دیوووووووونم ... دیوونتم به خدا + خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 52 تاريخ : چهارشنبه 20 دی 1396 ساعت: 19:31

خب آزمونِ روزِ جمعه رو دادم و در دورانِ استراحتِ شیرینی به سر می برم ... درسته که سوالا سخت بود و شرکت کننده هم خیلی زیاد اما دلم یه جورِ خوبی امیدواره ... خدا رو شکر که دیگه استرس و فشارِ اون همه درس خوندن و جایی نرفتن و مدام دغدغه ی این آزمون رو داشتن تموم شده و دوباره حال و احوالم به روزهای عادیِ قشنگم برگشته ... ازون جایی که توی این مدت هیــــچ کاری جز درس خوندن و غذا پختن نمیکردم ، بالاخره دست به کار شدم و مثلِ یک کوزتِ به تمام معنا افتادم به جونِ خونمون ... حسابی تر و تمیزش کردم و سرحال آوردمش ... ورزشای توی خونه دوباره شروع شد و همینطور بساطِ کتاب خوندن و تمرینِ زبان و فیلم و اینور و اونور رفتن ، باز ... ههممم خدا رو شکر میکنم که فکرم آرومه و دلم آروم تر ... + من ممنونِ دوستایی هستم که اینجا رو با همین وضعیتِ درهای بسته ، دنبال میکنند ... تجربه ی چندین ساله ی وبلاگ نویسیم بهم ثابت کرده که من توی این سکوت راحت تر میتونم باشم ... بهتر میتونم خودِ خودم باشم ... و البته خیلی شرمنده َم که گاهی برای پیدا کردنِ جایی برای نظر دادن ، مجبور میشید کلی بگردید و توی زحمت بیفتید :( خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 52 تاريخ : شنبه 18 آذر 1396 ساعت: 11:19

بهم زنگ میزنه ... بعد از بیست و چاهار ساعت بی خبری ... همون موقعی که از سرِ کار اومدم و خسته َم ... پُر از حرفم و خییییلی هم دلتنگ ... باهام حرف میزنه ... با تمومِ قشنگی های صداش ... با مهربون ترین حالت و همسرانه ترین لحنی که میتونست داشته باشه ... خسته نباشید میگه و از کارم می پرسه ... حال و احوال میکنه و خیالم رو راحت میکنه که جاش خوبه و حالش خوب تر ... اون لحظه ای که صداش رو آروووم میکنه و میگه : دور و برم خیلی شولوغه ها اما دوستت داااارم ... + مردم رو دارم ... خوشبخت ترینم من + نگفته بودم ؟! بالاخره تموم شد ... دو روزه که کارآموز شدم :)  خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 54 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 19:19

وقتی پلیورش رو میپوشم ...
خواب آب ارغوان ...
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 36 تاريخ : شنبه 11 آذر 1396 ساعت: 19:19

این که خطش اونجا آنتن نمیده و دسترسیِ خوبی به نت نداره ، خییییلی بده ... اینطوری اگه کل روز خودم رو سرگرم کنم و به روی خودم نیارم که ازش هیچ خبری ندارم ، بازم شب که میشه بی تاب و توان میشم ... دلتنگیم به اوج میرسه و بیچارم میکنه ... بیخوابم میکنه ... خواب آب ارغوان ...ادامه مطلب
ما را در سایت خواب آب ارغوان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mzehaa بازدید : 69 تاريخ : چهارشنبه 17 آبان 1396 ساعت: 10:39